مادرشوهرم توی نامزدی گیر داده بود فرش دستبافت بگیرین،طلای منم کمتر از جاریم بود،خلاصه توی ی دعوا گفتم بلدی فقط ب جهاز من گیر بدی،خودتون طلا واسه من کم خریدین،شاید برنامه ندارم بخرم،چرا گیر دادی،خلاصه که ایشونم فکر کرد ما ندار هستیمو نمیتونیم جهاز بدیم،این مسئله ب گوش جاری ورپریده رسید،حالا من هنوز نامزد بودم و این بزرگوار داشت واسه جهازش فخرفروشی میکرد،اولش برام ی خونه ی کوچیک کرایه کردن،هنوز طبقه ای که میخواستن ب ما بدن کامل نبود،مامانمم گفت فعلا اندازه ی این خونه جهاز میدم بعدا ک جات بزرگ شد بقیشو میدم،جاریم نمیدونست اینو،منم نتونستم جهاز زیاد ببرم چون واقعا جا نداشتم،حالا این ورپریده رفت اومد فخرفروشی کرد،تا اینکه من اومدم خونه ی پدرشوهرم،جام بزرگ شد و بقیه ی وسایلمم دادن،جهازم تاپ و لاکچری نیس اما خیلی چیزام از وسایل جاریم بهتره،حالا وقتی میاد خونمون(سالی یبار،عید،پنج دقیقه)اصلا سرشو بلند نمیکنه،زل میزنه زمینو بعد از پنج دقیقه رسما فرار میکنه،وای ک چقدر منتم زد،الانم میزنهارخوری ندارم،میره میاد پز میده،مامانم کفت امسال برات میگیرم،جهیزیه ی من قطره چکونی شد،واسه هر تیکه اش کلی حرص خوردم،واقعا موندم چطوری بعضیا همون اول همه چی میخرن،شما چطور بودین؟
ما داماد میخره.
حرف از جهاز میشه اعصابم بهم میریزه هم از خانواده ی خودم دلم شکست هم شوهرم هم مادرشوهرم هعی
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ایکاش مادرت همه رو کامل میداد اینجوری زیاد جالب نشد اگرم جا نداشتین یه خونه بزرگتر کرایه میکردین
واقعا چه جور اجازه میدید برای همچین چیزهایی بهتون پز بدن و امر و نهی کنن من از وقتی عقدم کردم یه کلمه راجبه جهازم و چیزهایی که خریدم حرف نزدم اوناهم این اجازه رو بخودشون نمیدن اظهار نظر کنن
اون چیزایی هم ک مونده بود ننه ام بزور خرید،قبل از عروسی پیش مادرشوهرم گفت هرچی مونده اعلاشو میخرم،بعد از عروسی تقریبا زد زیرش،با بدبختی خرید،همش گفتم مادر من نمیخواستی بخری چرا گفتی؟
ما همه چیو همون اول میخریم
با اجازه ات من همه اش رو از جیب مبارک خودم خریدم چون پدر و مادرم فوت شدن، البته خواهر شوهرم 💩 خوری هایی میکرد اما دمشو چیدم ، پدر شوهر و مادر شوهرم واقعا دخالتی نکردن
ورپریده
خونه منم کوچیکه اما همه چی کامل اوردم اماحیف که اتوپرسمو تختمو چن تا ازمبلامو گذاشتم توحیاط روشونو کشیدم۸دست لحاف تشکمم بالای پشت بومه
کاش همش رو اول میگرفت .چون بعدا گرفته امکان داره پشت سرت بگن فلان چیزو خودش خریده، اگه جات هم کوچیک بود یه جور جمع میکردی، بعد که خونت بزرگ شد میچیدی
بعدشم زیاد به حرف اینو اون اهمیت نده.
ما همه چیز خریدیم اصلا وسیله ای داماد نخرید یعنی رسم نداریم ولی فکر و خیال نکن دهن مادر شوهر و جاری بسته نمیشه
# مادر شوهر نفهم
# جاری حسود
اینقد مضخرفند که حتیابیم نمیشه براشون
آخی الهی...
من همشو باهم گرفتم... چش ۲تا جاری هم درومد... جفتشون رو هم با خواهرشوهرم قد من جهاز نداشتن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
