من ی دختره 19 سالم که نزدیک به دوماه پیش با ی پسر اشنا شدم واز همون روز اول بهش گفتم اهل برنامه ها و...نیستم اونم بهم گفت منم مثل تو هدفم اشنایی هوتا عید همو بشناسیم بعد به خونواده هامون بگیم برای ازدواج منم قبول کرده اون هم 28 سالشه دو هفتهه بعد از دوسی مون تولدم بود وسوپرایزم کرد ی روز بعد ی ماه دعوامون شد بهم گفت تو چرا هیچوقت خونم نمیای خونه مجردی داشت و من بعد ی ماه به سختی واصرار بوسیدمش گفت به من اعتماد نداری من چجوری خودمو بهت ثابت کنم به من گفت من اونقد حقوق نمیگیرم که ماهیی 2الی 3 میلیونش وبریم کافه واز طرفی دوی ندارم همش دوستمو توکافه ببینمش که دوسش دارم من گفتم خب بیرون تو ماشین مهم اینکه باهمیم بعد گفت من اونجوری نیستم وازت رابطه نمخامو اینا
من قهر کردم
بعد چند روز الان زنگ زده و پیام داده نظرت تغقییر نکرد هنوز میترسی از من
من ازت ناراحتم که هنوز بعده 50روز اینجوری هستی و اینقد با من سردی من ونمیبوسی وحتی حاضر نیسی به من اعتماد کنی پس چجوری خودمو ثابت کنم
اولین دوس پسرمه و ازش بدم نمیاد
چیکار کنم