2726
عنوان

امروز یه مرد ۷۰ ۸۰ ساله بهم تیکه انداخت نفهمیدم منظورش چی بود

| مشاهده متن کامل بحث + 1208 بازدید | 107 پست

بیخیال اونقد ارزش نداره که ذهنتو مشغول کنی بهش فکرکنی. مطمین باش خودشم نفهمیده چی گفته.

خدا هدایت کنه پیرمردو

بجز از علی نباشد بجهان گره گشایی ⚘⚘طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی ⚘⚘میدونیدتقوا یعنی چی؟؟ یعنی اگه یه هفته ازتمام کارهای مافیلم گرفتن وگفتن اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده ناراحت نشیم.⚘⚘تانیایی گره از کاربشروا نشود...درد ماجز به ظهور تو مداوا نشود⚘⚘

شایدمیخواسته بگه مردم میرن کربلاشماتوفکرتیپ زدنی خخخخ

🌹لطفا یه صلوات واسه سلامتی تودلیم می‌فرستین بهم بگین منم واسه حاجت رواییتون می‌فرستم🌹                           💚 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک 💚                   


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچی به نظرم خواسته یه حرف مفتی زده باشه هرچی به ذهنش رسیده گفته

اخه چه ربطی داره 

من لیمووییی  بودم ولی اون هلوییییی دوست داشت . من واسش دریا بودم ولی اون از این تشت قرمز پلاستیکیا دوست داشت 

مگه تیپ میکنن؟😕

رادینم..پسرمامان هیچوقت فکر نمیکردم یه پسر شیرین مثل تو داشته باشم از وقتی اومدی دنیای مامان قشنگ شد عشق کوچولوی من مرد کوچیک مامان...😍نازگلم قلبمی معجزه کوچولوی من دختر قشنگه مامانربان گوشه ی عکست...حق من این نبود عکستو بااون ربان مشکی ببینم داداشی😔😭🖤 پادشاه زندگی من جایی همین نزدیکی ها مشغول تلاش است...کم می خوابد. استراحتش کم است.دستان مردانه اش را که حکمتش را نمیدانم چرا آرامش بی پایان دارد.پادشاه من خسته میشود اما خستگی در میکند از من...آغوشش از جنس خواب است بی هوا هم که بغلش کنی چشمانت بسته میشود از آرامش بی حساب...چه افتخاریست خانمی کردن برای چنین گوهری...چه برکتیست که خستگی اش با من در میشود...به خودم میبالم که از وجود من لذت میبرد... دستانم خالیست. چیزی برای عرضه ندارم. اما تا آخرین شماره های نفس هایم قدر دان توام..قدردانم که پادشاه من بهترین مرد زمین است...لمس قشنگیست واژه خوشبختی و من خوشبخت ترینم با تو❤همین که از عمق وجود میدانم دوستم داری برایم کافیست...
2728
پیرمرد بود بابا 

پيرمردى كه هنوز ياد نگرفته دهنشو ببنده و نگاهش رو زن مردم نچرخه نون كه سهله با آجر بايد زد تو سرش😐

آرام باش،تفكر كن،توكل كن،آستين ها را بالا بزن آنگاه دستان خدا رو ميبينى كه زودتر از تو دست به كار شده اند🙂
پیراجدیداچ فضول شدن اتفاقاهمین امشب غروب یه پاتال بهم گفت عجب مامانی😑😑باپسرم رفته بودم خریدکنم اصل ...

اینا همون فکول ب سر های دهه پنجاه اینان ک سر کوچه زنجیر میچرخوندن.

یه جایی خوندم که می‌گفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم.      همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون  آخرش نیست      وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن                       لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان                    از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪                             چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی 
پیراجدیداچ فضول شدن اتفاقاهمین امشب غروب یه پاتال بهم گفت عجب مامانی😑😑باپسرم رفته بودم خریدکنم اصل ...

واقعا اخه پیرمردا دیگه چرا ؟ 😞

من لیمووییی  بودم ولی اون هلوییییی دوست داشت . من واسش دریا بودم ولی اون از این تشت قرمز پلاستیکیا دوست داشت 
تیکه انداخته بهتون به خاطر حجابت . یعنی گفته الان همه میرن کربلا اونوقت تو با این حجاب چجوری روت شده ...


یا مثلا منظورش اینه که اینقدر باحجابی از زیارت ( کربلا ) برگشتی ؟ 

دخترم وقتی اومدی به این دنیا اینو همیشه یادت باشه که تو زندگی بدترین حرفا رو از اونایی میشنوی که برات عزیزترن .  بدترین ضربه ها رو از اونایی میخوری که فکرشم نمیکردی ! همیشه نزدیک ترین هات قلبتو بدجور میشکنن . پس به هیچ کس وابسته نباش از هیچ کس توقع نداشته باش و به اندازه هرکسی رو دوست داشته باش حتی منو که مادرتم . عزیزکم کسی نبود این حرفا رو به من بزنه برای همین خیلی وقتا بیصدا شکستم ولی تا وقتی زنده م اینو بهت میگم چون دوست ندارم تو هم مثل من بشکنی دردونه ی مامان  😘
حتماخیلی خوشتیپ هستی

چه ربطی داره ؟ مگه میرن‌کربلا تیپ میکنن ؟ '😐

من لیمووییی  بودم ولی اون هلوییییی دوست داشت . من واسش دریا بودم ولی اون از این تشت قرمز پلاستیکیا دوست داشت 
اینا همون فکول ب سر های دهه پنجاه اینان ک سر کوچه زنجیر میچرخوندن.


😅😅😅😅

چندروزپیش به پیرمرده فک کنم حول حوش ۷۵داشت من بادخترم داشتم میزفتم مدرسه پسزم اون جلونشسته بودماهم عقب بعدداشت باراننده حرف میزدازدرودیوار

همینجورک ردمیشدیه دختره خوشگل موشگل خوش لباس وایساده بودمنتظرتاکسی راننده تارفت ترمزکنه این گفت حالاپرنسسوسوارکن بعدبقیه حرفموبگم 😐😐دهنم واموندبخداچحوری بااون دندونای مصنوعی پرنسس تودهنش چرخیدک بگه قیافتن خیلی پیرسرحالی نبودولی امان ازدل شیداش 

وخدایی که بشدت کافیست

80 ساله؟ حرفم میزد؟:)))

مَرد هستم، همین...                                                                                                                              پرسیدند ادب از که آموختی؟ گفت: از کاربران نی نی سایت.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز