بعدش ک رفتیم مدرسه و ناظما اومد تو حیاط راستش خوب خوب بابامو پرکردن از ای وسط سرو کله یه زن پیداشد 😐😐گفت دختر منم اینجوری بود 😡شوهرش بابچه ولش کرد پدرش ازغصه پیرترشد و ازاین حرفا منم ک داغون بودم مامانم ک بیچاره هیچی نگفت
بابام مارو گذاشت خونه و برگشت بیمارستان بعدازظهرش ک برگشت هیچی نگفت خیلی حالش بدبود حتی نگاهمم نکرد بعدیکی دوساعت گفت تفنگ گفتم برام بیارن ک پسرو بکشم ب چ حقی دنبال دخترمنه و این حرفا منم پیام دادم میلادگفتم فرار کن نزار بابام بیاد باهات دعواکنه شرشه ازاین بدتر سرم بیاد
گفت نمیرم بزار بیاد یا بحرفم گوش میده یامیکشه
وااااای الهییییی چه دوستت داشته
همسر منم وقتی بابام ما رو با هم دید من راهمو کج کردم رفتم مثلا خودمو زدم به اون راه خخخ چه احمق بودم
اون واساد گفت من میخوامش اگه میخوای بزنی بزن ولی دست رو دخترت بلند نکن
بعدها مامانم گفت بابام بهش گفته از غیرت و معرفت پسره خوشم اومد
خب اونروز داییم اومد بامن حرف زد ک مطمئنم از کارم هیچوقت پشیمون نمیشم منم حرفای دلمو بهش گفتم اونم با بابام حرف زد بابام کمی اروم شد بعداومدن خواستگاری بابام ۳ماه تمام تحقیق کرد با اینکه ناراضی بود اما دلش کم کم اروم گرفت. خانواده پدرم بشدت مخالف بودن و هروز ب بابام پیام میدادن و زنگ ک حق نداری اینکارو کنی مخصوصا عموم میگفت ماله پسرمنه😐😐پرو. مامانم گفت شما مگه براش چیکارکردین ک ادعاتون میشه ماهم بهم رسیدیم و بهترین جشن عروسی رو گرفتیم داشتن دق میکردن بیچاره ها منم بعد عروسی بازم درسمو ادامه دادم. خیلی ماجراها قبلش برام پیش اومد خیلی سخت بود اما بعضی وقتا دلم میخواد ب عقب برگردم
خوشبخت باشی گلم🌷🌷🌷🌷🌷
خانما هر کس این پستو میخونه لطفا برای دو تا تاپیک آخرم گزارش بزنید و لایک کنید
صلوات میفرستم براتون
ممنون
من خیلی سخت طوری که چشمم رو به خانواده بستم و اشک پدر و مادرم رو درآوردم.
الان راضیم از زندگیم و از همسرم خیلی دوسش دارم
من ولی پشییمونم
خانماکسی نایب نمیخواد😢
بخدا قسم بدهکاریم و شرایط مالی خوبی نداریم
اگر کسی خواست بگه
چله سوره یونس برابارداری
چله مزمل برامهرومحبت
نماز۷بانو بدبخت و ازدواج
چله حق شناس
نمازمیت
چله دعاتوسل زیارت عاشورابراهرحاجتی
و.....
هزینشم توافقی قبول میکنم به تموم مقدسات قسم کورشم اگه بخوام دروغ بگم بجون تک دخترم واقعا شرایطمون بده
چندین بار اومدم و دوستان گزارشم زدن
اخه بخدا انصاف نیس مگه من ازاری بهتون میرسونم
اربعین امام حسین نزدیکه ایشالله هرچی به دل دارین خدابهتون بده
خواهش میکنم به دورو اطرافیانتون بسپرین
منم سخت بهش رسیدم دوسال تمام هی غصه خوردمو گریه کردم تا بالاخره تابستون عقد کردم هنوزم داداشا و مامانم باهام قهرن و تو عقدمم نیومدن مامان بابام جدا از هم هستن . ولی من عاشقشم تنها کسیه ک با تمام وجود دوسم داره و همییییییشه بهم احترام میذاره
