2726
عنوان

بنظرتون چه برخوردی داشته باشم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 519 بازدید | 53 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

یا ب شوهرت بگو براتون غذا بکشه

شاید ما جای دیگری مُرده ایم؛اینجا جهنم ماست!🤔  ..هرچقدر حرفاى دلت بيشتر ميشه و دلت پرتر،همونقدر ساكت تر میشی وكم حرفتر                                  
چطور دلش میاد بچه برادر که خیلی باید عزیز باشه

دوستش داره خیلی. نمیدونم چرا برا اینجور چیزا ادا درمیاره. بهش گفتم داری میری داروخونه یه شربت سرفه بگیر برا پسرم. رفت و اومد نخریده بود. میگه دارو ها انقد گرونهههه

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
پس حداقل کاراشو به شوهرت بگو اون حالیش کنه

خیلی ناراحتم

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی

برا بچت غذا جدا درست کن با گوشت زیاد، قبل از شام و ناهار خودتون هم بچه رو سیر کن.

بعد خودت موقع غذا بشین سر سفره خودتم سیر بخور.

تا خواهرشوهرت هم بپکه.

صلح طَلَب ، اما جَنگ بَلَد😎💖 دوستان اگه اطلاعاتی راجع به شرایط وام مسکن میخواید بدونید اینجا نوشتم، امیدوارم به دردتون بخوره، به امید صاحبخونه شدن تمام هموطنانم🙏💖

خیییییییییلی اشتباه کردی رفتی خونه ی مادرشوهر...بخدا من خونه ی مادر خودم رفته بودم هم اذیت میشدم از رفتاراشون گاهی

سر سقطم نمیشد برم خونه مادرم یکی دوروز رفتم خونه مادرشوهر.بخدا همون شبی ک رسیدیم من شام نخورده بودم،شوهرم ب مادرشوهرم گفت یکم غذا اگه هست براش بیار

فووورا یکساعت روضه خونده ک من پام فلانه دیسکم بیرونه کمرم بریده اوووو..همش واسه اینکه ی بشقاب رو از تو اشپزخونه بیاره تو هال!

بخدا اونجاهم خودم غذا پختم چون زورشون میومد کاری برام بکنن...اننننققققد خونریزی داشتم سر سقطم که واقعا رو ب مردن بودم وگرنه هرگز نمیرفتم اونجا انننقققددد درد کشیدم شوهرم خونه نبود اون دوتا عجوزه (خواهرو مادرشوهرم)پشتشونو کردن بهم نشستن فیلم هندی نگاه کردن،بخدا گریه میکردم از درد محلم نزاشتن

⛔ 🚫 ⛔جون مادرت لایک نکن منو🙏صپاص
قبل از اینکه سفره بندازین،به بچت اول بده سیرش کن

تا جای ممکن اینکارا میکنم. ولی خب دیگه 

با این که میشناسمشون بازم از دستشون ناراحت شدم

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
قبل از اینکه سفره بندازین،به بچت اول بده سیرش کن

این خیلی مهمه👌

بد ترین دعوا ، دعوا با اونیه که سرعت تایپش از تو بالاتره   اون تورو شسته پهن کرده   تو تازه نوشتی   احترام خودتو نگه دار    
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز