2737
2734
عنوان

به خانوادم چی بگم؟

179 بازدید | 25 پست

تاپیکای قبلیم گفتم من دوسال عقد هستم و با همسرم از هم دوریم. 

مادرم مریض هست و مراقبت ازش با منه

به جز خودم دوتا خواهر و دوتا برادر دیگه دارم. مدام به خانوادم میگفتم بیاید یه پرستار برای مامان لگیریم تا من هستم بیاد چم و خم کارو یاد بگیره

میگفتن حالا فعلا تو هستی

همسرم از این وضعیتم همیشه ناراحت میشد. چون کلا به خاطر مامانم همیشه خونه هستم و حتی سر کار نمیرم و کارای خودمو نمیرسم چون مدام توی خونمون رفت و امده.

شوهرم بهم گفت چند روز بیا شهر ما بمون مثلا حدود ۱۰ روز تا خانوادت به فکر بیفتن. منم شهر شوهرم اینا همایش داشتم الان ۶ روزی میشه اومدم خونشون از روزی که اومدم خانوادم هی میگن کی برمیگردی

فردا بیا و فلان

همسرمم میگه نمیشه بری.

الان میگه دو سه روز دیگه بمون و بعد برو

از اون ور بابام اینا هی زنگ میزنن میگن امروز بیا مامان داده اذیت میشه

دیشب دیگه انقدر گریه کردم بخاطر مامانم چشام قد سوزن شده بود. شوهرمم بیچاره فقط دلداری میداد میگفت من به خاطر مامانت میگم نرو تا اونا به فکر یه پرستار باشن بدونن بعدا که تو رفتی اینطوری نمیشه که تنها باشه

به شوهرم گفتم منو ببر دوباره بر میگردم کارامو میکنم

میگه دو سه روز دیگه

حالا نمیدونم به خانوادم چی بگم. اونا اصلا قبول ندارن که من کاری داشته باشم بخوام انجام بدم😔 از طرفی هم دلم برای مامانم پر پر شده

Dance me to the end of Love...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

همسرت حق داره عزیزم. من کشیدم این شرایطو. اگه الان درستش نکنی تا اخر کل زندگیت درگیر مادرتی. خیلی جدی بگو لطفا این چند روز که نیستم نوبتی رسیدگی کنین تا من کارمو انجام بدم و یه پرستار خوب پیدا کنم. بگونمیتونم بیام. رک باش الان نگی اوضاع زندگیت داغون میشه

2738
همسرت حق داره عزیزم. من کشیدم این شرایطو. اگه الان درستش نکنی تا اخر کل زندگیت درگیر مادرتی. خیلی جد ...

هر وقت میام اینو بگم یاد مامانم می افتم دلم می ترکه

بعد یه جورایی هم می ترسم

پشت سرم چیز میگن

Dance me to the end of Love...
هر وقت میام اینو بگم یاد مامانم می افتم دلم می ترکه بعد یه جورایی هم می ترسم پشت سرم چیز میگن

عزیز خیلی شرایط سختی داری، همسرتو راضی کن برو پیش مامانت، بگو میخوام برم دنبال یه پرستاربگردم، و واقعا خودت دست به کار شو، به خواهر و برادرت قبلش اطلاع بده بگو اگه کسی رو سراغ دارین بگین بیاد اگه نه خودم دارم پیگیری میکنم، با مامانتم حرف بزن دلداریش بده،

هر وقت میام اینو بگم یاد مامانم می افتم دلم می ترکه بعد یه جورایی هم می ترسم پشت سرم چیز میگن

ببخشید ولی شما هم مثل من بیچاره ای. مگه اونا که کوتاهی میکنن نگرانن کسی چیزی پشت سرشون بگه.؟ من الان با یه بچه 7 ساله و بچه تو شکمم هنوزم درگیر کارای مادرمم بقیه خواهر برادرام تماشاچی. مادر عزیره ولی یادت نره توام انسانی میخوای زندگی کنی

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687