دیروز دختر خواهر شوهرم اومده بود خونمون من هم داشتم باهاش درساش رو کار میکردم.یهو برگشت گفت زن دایی نمیدونم چرا رضا اینقدر از تو بدش میاد.رضا پسر خاله است که ۱۰ سالشه میشه پسر خواهر شوهرم.خیلی ناراحت شدم من همیشه بهش محبت میکنم .فکر کنم خواهر شوهرا میشینن بد من رو میگن که این بد شده باهم.نمیدونم امروز برم خونه مادر شوهرم به روش بیارم؟
بیخیال بچه اس
از کجا دختر خواهرشوهرت راست بگه
حالتاشون معلومه که با من زیاد خوب نیستن..جاری جدید اومده فغان اون‌رو خیلی تحویل میگیرن.
😂😂😂با حرف دو تا بچه که اصلا نمیدونن چی به جیه میخوای دعوا راه بندازی؟
خیلی ناراحتم که اینطوری گفت نمیخوام ریخت هیچ کدوم رو ببینمگ
بیخیال بابا بدش بیاد اصلا😤😤مثلا ازتو خوشش بیاد چیکار میکنه که بدش بیاد نمیکنه ولشون کن
شوعر منم از زنداییاش بدش میومد اینقدر از بچگی مامانش و خاله هاش پشت سرشون بدشونو گفته بودن😂😂😂 حتی وقتی رفتم تو خانواده شون گفت با زنداییام زیاد راحت نباش.
اما الان من با زنداییاش خوبم با خاله و مامانش خوب نیستم 😂😂 خودشم الان ب زنداییاش حس بهتری دارع حتی.
واسه این مورد اصلا ناراحت نشوووو .
تازه شدی مثه من. نو ک میاد ب بازار کهنه میشه دل آزار.بهشون محل نذار.منم جاری جدید ک آوردم منو یادشون رفت.تموم کارایی ک من میکردمو بد بود واس خانوم خوب بود.خیییلیم دوستش دارن
جاری جدید من فقط زبان می ریزه براشون اما در عمل محل سگ‌نمیده و کاره خودش رو میکنه.
میخام‌به مادر شوهرم بگم به دخترات بگو اینقدر بد من رو نگن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
