منم کذاشتمشون کنار چون واقعا نمیخواستن باور کنن
ولی حالا هرجا پامیشن میشینن از من بد میگن
یا مثلا یکیومیبیننالکی بهش میگن فلانی پشتت یه حرفایی میزنهههه
و واقعا گاهی میبینم یکی پولوس شده برام و من باید ثابت کنم نگفتم!!!!!!! همم فامیل!!
هرجام عروسی معمونی میشه میبینمشون اعصابم بهم میریزه کلا عین خوره داره جونمو میخوره که اینا با من همچی کردن و راست راست میگردندو منو خرابممیکنن
منم اگه بخوام میتونم پشت دختر خودش حرف بزنم و بدگویی کنم ولی من از خدایی میترسم که هوای اونا رو داره نه من !
بجای اینکه خدا حقمو ازشونبگیره فقط بلا میاره سر من بچه دو ماهمم سقط شد از بس بخاطر اینا غصه خوردم
اصن زندگی برام تنگ اومده خیلی