من تو سن ۱۶ سالگی ازدواج کردم یه عالمه مشکل داشتیم واسه همین از اون موقع تا حالا حد اقل ۲۰ تا مشاور عوض کردم که چندتاشون واقعا گند زدن به زندگیم الان نمونه هاشو میگم شما هم بگید
دفعه اول رفتیم مشاور بهزیستی وای خیلی بشرف بود زنیکه بمن میگفت دهنتو ببند بعد رو به شوهرم میگفت چجوری اینو تحملش میکنی هر وقت اعصابتو خورد کرد ساکتو ببند چند روز ولش کن برو حالا بستگی به اعصاب خوردیت داره از ۲ ساعت چندین روز این شد که دیگه به شوهرم میکفتم بالا چشمت ابروعه ساکشو میبست😑یبارکفری شدم گفتم بااااید بری دسگه ازین غلطا نکرد
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
من یه بار رفتم داشتم مثل ابر بهار گریه میکردم. از دوس پسرم جداشده بودم خیلی حالم بد بود زنیکه نشسته ...
منم پیش یکی نیرفتم کلی راهو میکوبیدم میرفام خیلیم معروف بود بعد تو ۴ جلسه که رفتم فقط من شیرینی خوردن اینو باید تماشا میکردم سر جمع ۳۰ ثانیه حرف میزد پشت سر هم کیک خامه ایو نقلو شکلاتو .....هی فقط میخورد اینقدرم بیشعور بود که یه تعارف نمیزد
موافقم... موهاشو چتری کوتاه کرده بود بهش آب زده بود خیس خیس بود. نیم ساعت بعد که یکم خشک شد دوباره دستشو توی روشویی خیس کرد زد به موهاش...وسط گریه خندم گرفته بود
حالا یبار پیش یکی رفتم حالتای شوهرمو بهش گفتم گفت این شیشه میکشه من اگه چهرشو ببینم میتونم تشخیص بدم حتی چند گرم میکشه😑بعد دفعه بعدش با مادرم رفتم گفتم بهش ثابت بشه دروغ نگفتم بعد کلا زد به هاشا بعدم منو گفت از اتاق برم بیرون به مادرم گفته بود دخترت متوهمه مثلا نمیگه سایه دیدمو فلان
یه پیرمردیم بود میرفتم پیشش مشاوره بهم میگفت صددرصد جداشو و بدردت نمیخوره حتی وکیلم معرفی کرد بهم بعد که با شوهرم اشتی کردیم رفتیم پیشش گیر داده بود میگفت همینا همو ببوسین بعدم تا کمر جلو شوهرم خم میشد میگفت چقدر اقاسو بمن میگفت قدرشو بدون