سلام بچه ها
شب تنها بودم چند شب پیش .همسرم نیست.
تو عالم خواب دیدم خواهرم اومد پیشم دروار کنار تختمه. خواست چیزی برداره. یهو یادم اومد که من تنهام. با وحشت بیدار شدم نشستم رو تخت بعد یهو خواهرم تبدیل به سایه شد داشت خفه م میکرد.
به زور خلاص شدم رفتم پنجره رو بار کردم هوا بیاد داشتم .
حالا خنده دارم بود اونموقع من شنیدم باید اسم ائمه بیاری هر کار میکردم زبونم نمیچرخید. فقط میگفتم اسکندر اسکندر😂😂
دیشبم تنها بودم یه چیزی بغل گوشم صدا داد. خس خس نفس. الانم تنهام هر چی صدا بگی تو خونه میاد. مخصوصا خش خش مشما که کسی میخواد از توش چیزی برداره.
حدودا دو هفته ست سنگین شدم و خوابای وهم الود و عجیب می بینم و...