زهرا را میگم دارم دیوونه میشم آخه این بچه کجاست چه بلایی سرش اومده چرا پیدا نمیشه
بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..
از کجا میدونین ریلکسه؟ شاید تو دلش آشوبه کاری ازش برنمیاد. نمیدونم ولی فکر میکنم هیچوقت نمیتونم حال اون پدر و مادر رو درک کنم. من بچه ندارم یه بار خواب دیدم دختر دارم و از جایی پرت شد و نفس نمیکشید. به حدی خودمو تو خواب زدم و گریه کردم که نفسم بند اومدصدام درنمیومد. ضعف کرده بودم. از خواب پریدم تازه تونستم نفس بکشم و فهمیدم همش خواب بوده.
من یاشوهرم بودیم یکسره تو سرو کلمون میزدیم ازبس عصبی هستیم .منم منظور بدی نداشتم منظورفقط اشاره ب اروم بودن و ریلکس بودنش بود اینجور بهتره تا عصبی بودن