شوهرم رفته کربلا باوجوداینکه کلی بهش اصرار کردم تنهام نزاره....بابچه۸ماهه.تو خانوادشون پارسال هم بچه خواهرش ۸ماهه بود که نذاشتن شوهرش بره وگفتن باهم اما خودشون ساک شوهرمو بستن...
شیش شبه نیست.دارم از غصه منفجر میشم.همش میگه دلم تنگ میشه و...ولی تو عمل....
فکر میکنم دوسم نداره.خیلی ناراحتم.خییییلی...
عزیزم سخته
بچت شیر شمارو میخوزه؟ نمیشد شمام بری؟
هعی عزیزم اون خواهرشوهر بوده دختر خودشون تو عروسی تا بوده همین بوده
ایشالله صحیح و سالم برمیگرده پیشت چشم به هم بزاری این روزا میگدره به هرحال شمام تو صواب زیارت شریکی دیگه
کلا جواب تلفنشو نده ادبش کن
حالا كار ايشون درست نبوده اما دليل نميشه دوستت نداشته باشه،بهرحال يه وقتايي مردا يه كارايي ميكنن ديكه.
شماهم حواست به بجّه ت باشه،شير غموغصّه نده بخوره واسش ضرر داره،انشالله كه شوهرت بسلامت برميكرده و حسابي از دلت درمياره
عزیزم‌ناراحت نباش ... ب این فک امام حسین طلبیدتش... میدونم تنهایی با ی بچه کوچیک سخته ولی ب خودت بگو خدای مهربونو دارم اون حواسش بمن هست و مواظب من و بچه ام هس ...
زیادش رفته و کمش مونده
ایشالا یکی دو روز دیگه برمیگرده
بجای غصه خوردن پاشو خونه زندگی رو مرتب کن که حتما زایرت اومد کلی میان پیشش دیدن
کار بدی کرده تنهات گذاشته
ولی به دوست داشتنش شک نکن،دلتو بسپر امام حسین بگو من بخاطر شما بخشیدمش
شمام منو اروم کنین
امام حسین کریمه ببشتر از گذشتت بهت میده.
وقتیم شوهرت برگشت با کفگیر هیئتی بزن پشتش دیگه ازین کارا نکنه😅❤
