مجردی راحت خوابیدن رو تخت اتاقم که زیر متکا بابام برام یه موز مخفیانه گذاشته که سه تا داداشام نخورن .. تا لنگ ظهر خوابیدنو فوش مادر که عروس شی با بیل میان میندازنت در خونه
سه سوت بلند بشی بعد بگه بیا چای ریختم سرد میشه نون رو هم رو گاز داغ کرده سوخته بوی خوب سوختگی و داغی نون با تخم مرغ تو کره هیییییی چقدر دلم میخواد ....