آره عزیزم خیلی میترسم از اینکه بعدا همیشه یه گوشه از قلبم رو برای همیشه با خودش ببره و کنده بشه
من خیلی تلاش کردم اما همه راه ها رو رفتم و اون تنها کاری که کرد همه درها رو بست با اینکه هنوز جدا نشدیم اما دیگه الان دیگه کاری ازم برنمیاد واین خیلی بده میدونم راه سختیه و این بیشتر اذیتم میکنه و اینکه همین حالا میدونم اما کاری ازم برنمیاد خیلی بیشتر عذابم میده
گهگداری اذیت میشم اما درکل کنار اومدم چون من هنوز دقیقا ۱۴ماهه تو این شرایط هستم اما وقتی میام نی نی سایت و میخونم تکه ای از قلبشون با اون جدایی رفته و کنده شده حقیقتا تنش و اضطرابم بیشتر میشه وحس تردید و تشویش