تو گرینگو شو داشت یه کلیپ فان نشون میداد یارو لخت خوابیده طرف بدنشو گاز میگیره مثلن ماساژ میده😐به این برکت شانس ما بود اونروز ازین چرتو پرتا نشون میداد
یادمه بچه که بودیم بابام راننده پاشین سنگین بود میرفت اهواز و جاهای دور برگشتنی ی عالمه ویدیو میاورد فیلمای هندی و خارجی😆
بعد مام 6 تا بچه جلو تلوزیون دراز بدراز ردیف میشدیم فیلم بلینیم😐جاهای صحنه دارش که میومد تلوزیون رو خاموش میکرد ما به تلوزیون تاریک خیره میشدیم تا روشن کنه😐😐
هنوز شادى اون صبحهايى كه بابام بيدارم ميكرد ميگفت بيا از پنجره بيرونو نگاه كن، برف اومده، رو تو قلبم احساس ميكنم❤💗