به عنوان یک طراح و توسعه دهنده سایت، فاکتورهای امتیازدهی گوگل همیشه برام از اهمیت بالایی برخوردار بوده. این یعنی چی؟
تصور کنید شما یک خانم نی نی سایتی هستید و برای مثال دوست دارید بدونید بورس لوازم آرایشی تهران کجاست؟ بدیهیه که از میان هزاران مطلب مختلفی که در این باره نوشته شده تنها ده تای اون ها به صفحه اول گوگل راه پیدا می کنن. شده از خودتون بپرسید چرا؟ رتبه اول گوگل چه چیزی داره که رتبه یازدهم فاقد اون هست؟
واقعیت این هست که اینترنت "می دونه ما چی می خوایم". مسلمن برایتون پیش اومده که در صفحات پیشنهادی اینستاگرام به جستجو بپردازید و موارد موردعلاقه تون رو هر روز دقیق تر و با جزییات تر از دیروز پیدا کنید. اما تا حالا شده بپرسید اینستاگرام چطور این کارو می کنه؟
هر چیزی که ما در اینترنت سرچ می کنیم (چه متنی و چه صوتی)، کامنت می کنیم، می خریم، کلیک می کنیم و غیره در حافظه موتورهای جستجوگر ذخیره می شن. گوگل می دونه ما بطور تقریبی چن سال و چند روز و چند ماه سن داریم، شغل احتمالیمون چیه، چطور آدمی هستیم و چه تحصیلاتی داریم. جالبه بدونید این تخمین ها به طرز ترسناکی به واقعیت نزدیکن. مسلمن براتون پیش اومده که سرچ گذشته ای رو فراموش کرده باشید و با رفتن به هیستوری اون رو بازیابی کنید.
خب تا اینجای کار همه چیز عالی به نظر می رسه، نه؟ گوگل با ذخیره اطلاعات مورد علاقه ما هرروز جزییات پرآب و تاب تری رو در اختیارمون قرا می ده، مسآئلی که فراموش کردیم رو بهمون یاداوری می کنه و از همه مهم تر، به سوالاتمون جواب می ده. اگرچه این رویه ظاهری خیلی گل وبلبله، باید بدونیم که واقعیت چیز دیگری هست!
(ادامه در پست بعدی)