اره بابا . کیف کردم . تمام دفتر شعر خودش و پاره کرد ریخت تو حوض و خونه . بعد هم مسعود و کشت و بعد زنگ زد به مامانش گفت خیلی دوست دارم و خداحافطی کرد . از اون طرف هم نوید با اون یاروکه برای رقیبشون بود امدن مسعود و بکشن که پلیس دستگیرشون کرد . ستاره اسکندری و شوهرش هم فرار کردن برن یک جایی که فکر کنم از مرز خارجشون کنن ولی پلیس تعقیبشون میکرد . زن دوم مسعود و هم تو فرودگاه گرفتن و از زندگیش گفت که چقدر بدبخت بوده و مسعود و هم برای پول میخواسته . منم خوب ندیدم ولی اینارو متوجه شدم .