دیشب یه آقایی از آشنایان دور معده درد و دلپیچه شدیدی داشت.وقتی بمن زنگ زدن و علائمشو گفتن گفتم که این علائم شبیه بدخیمی های معده س.فورا ببریدش بیمارستان.اماخانواده احمقش مخصوصا پدرش ساعت یک شب زنگ زدن به یه جنگیر و دعانویس و ۳۰۰هزارتومن کرایه دربست دادن تا یارو از قم بیاد خونه اینا. یارو اومده و فندک روشن رو گرفته تو چشم مریض.زیر زبونش و سرانگشتاش.گفته اینجوری جن از بدنش بیرون میاد.اطرافیان (برادر و خواهر و...) به جنگیر کمک میکردن.خلاصه هوشیاری مریض افت میکنه و با آمبولانس میبرنش بیمارستان و چندساعت بعد فوت میکنه.پسره نامزد بود و بعد ماه صفر عروسیش بود.
اینو اینجا تعریف کردم که شما هم مثل من فکر نکنید همچین آدمایی منقرض شدن و وجودندارن.نه...بین ماهستن توهمین خیابونا و کوچه ها
