من بارداری خیلی سختی رو گذروندم ،بعدبه دنیا اومدن پسرم هم وضعیت به خاطر رفلاکس و الرژی به پروتیین شیرگاوی که داشت سخت تر شد اینقدر گریه میکرد کسی هم نبود کمکم تا جایی که تا مرز روانی شدن رفتم،،،الان ۲سال و نیمه است و خیلی خیلی خیلی شیطونه ،،چیزی تو خونه ما سالم نمونده تمام دیوارارو خط خطی کرده زده دیوارا رو با مداد سوراخ کرده پرده ها رو کنده جاروبرقی رو شکونده و.....درست هم حرف نمیزنه و هنوز پوشکه،،،،دیروز خواهرم اومد خونمون بهم گفت...