شوهر من شغلش ازاده و از نه تا دو و از چهار تا ده در مغازس که در هفته تقریبا سه یا چهار روزش میشه نه تا سه و نیم و پنج تا یازده تا یازده و نیم شب که حالا یا خرید برای خوراکی خونس یا میره پیش دوستاش که تخته بازی کنن و‌قلیون بکشن و حرف بزنن ولی گاهی هم فقط حرف زدنه خالیه
جمعه ها هم صبح مغازش تعطیله و بعد از ظهرا میره مغازه ضمن اینکه من دوتا بچه هفت و سه ساله هم دارم
در طول هفته که اصلا بیرون نمیریم ، جمعه ها هم که صبحا میخواد بخوابه ،شبا هم بره مغازه
من بهش میگم منم ادمم دلم میگیره تو این خونه از اول مر تارم با این بچه کار میکنم میره مدرسه ،بعد بهم میگه منت میذاری سرم
امروزم سر میز صبحانه به پسرام گفتم شما بزرگ شین بریم کافیشاپ با هم بعد پسر بزرگم گفت بابا چی گفتم بابا مغازس که
شما چيكار به همسرت داري بچه هاي گلت رو بردار خودت برو عشق كن 😍
شوهرمم گفت زنا بی جنبه ان ، اصلا نمیسه به زنا رو داد اینارو میگم بشنوی پسرم تو این هفته همش حرف پول جلو‌من میزده ،همش از من پول میخواد ،تجملاتیه و ...
حالا مشكل كجاست خوب با بچه هات برو بيرون خوش بگذرون نميخواد وايسي بزرگ بشن الان برو به مامان يا خواهري دوستي هم بگو باهاتون بياد
منم قدردان کارش هستم ، اره خانه دارم ولی یهو میندازه همه چی و گردنه من دیگه دیوانه شدم از دستش
میگه من خونه نباشم بهتره
الان امروز تو‌خونس میگم پاشو دیگه با هم‌حرف بزنیم میگه نمبخواد اخرش دعوا میشه و بحث میسه گرفت خوابید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
