قبلا تو تاپیکام گفتم که واسه زایمانم اومدم طبقه پایین خونه بابام. البته برخلاف میل خودم و خواست مامان و شوهرم... الان سه ماه بیشتره اینجاییم.نی نیمم دوماه و نیمشه. مامانم اینا خیلی اذیتم می کنن. هر ساعتی از شبانه روز کلید میندازن میان تو خونه. اصلا جرئت رابطه نداریم میترسیم یکی بیاد تو خونه شوهرمم سمتم نمیاد. چون خونه کوچیکه یکی بیاد تو همه جاش پیداست. بخدا خسته شدم پیش شوهرمم خجالت میکشیدم... از طرفیم نمیذارن بریم میگن بمونیم. واقعیت منم ادم دل رحمی هستم میگم خانوادم اینقدر واسم زحمت کشیدن دلم نمیاد ناراحتشون کنم میترسم اهشون بگیرتم... میدونمم اگه بهشون بگم اینقدر نیایین و برین باز ناراحت میشن چون ما کرایه هم نمیدیم که.... اصلا موندم توش بخدا که چیکار کنم..
وا خو برید خونه خودتون
نکنه میخوایی تا کلاس اول بچت بمونی
واقعا شوهراتون خیلی خوبن
که اینقدر به حرفتونن
عزیزم کلیدشون رو به یه بهونه ای بگیر
شرایطت خیلی سخته .ولی درو قفل کن حتما برنامه داشته باشید وگرنه شوهرت سرد میشه
برو خونه خودت دیگه سه ماهه اونجایی
اه شوهرت وبه گناه افتادنش بیشتر میگیرتت.خیلی محترمانه بگو ماهم زن وشوهریم وحریم خصوصی داریم یا رعایت کنید یا زحمتو کم میکنیم.
نصف شب که نمیان
کلیدو بگیر.مامانت خودش باید متوجه باشه شما جوونین و رابطه لازم دارین.من۴ماه خونه مامانم بودم.چندروز یبار به زور شبا میفرستاد خونمون منو
ب نظرم یبار ک نیستن بگو کیفم توش کلید بود زدن یا گم کردم قفلو عوض کنید لیزری بزنید ک نتونن از روش بزنن فقط دو تا کلیدم بزن یکی شوهرت یکی خودت
عزیزم قصد اذیت ندارن
چون تازه زایمان کردی نگرانن😂😂😂دختر عمه منم اینجوریه همه زااارت وارد حریم شخصیشون میشن ک ببینن خودش و بچش حالشون خوبه یا ن
ن بابا زشته چیزی نگو.ساعت یک شب ب بعد شروع کنین.من مامانم تو خونش ۴ بعدازظهرمچمونو گرفت عیب نداره خاطره میشه
برو خونه خودت گلم ۳ ماهه اونجایی فکر نکنم بگی میرم خونم دیگه زحمت دادن به شما بسته ناراحت بشن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
