قبلا تو تاپیکام گفتم که واسه زایمانم اومدم طبقه پایین خونه بابام. البته برخلاف میل خودم و خواست مامان و شوهرم... الان سه ماه بیشتره اینجاییم.نی نیمم دوماه و نیمشه. مامانم اینا خیلی اذیتم می کنن. هر ساعتی از شبانه روز کلید میندازن میان تو خونه. اصلا جرئت رابطه نداریم میترسیم یکی بیاد تو خونه شوهرمم سمتم نمیاد. چون خونه کوچیکه یکی بیاد تو همه جاش پیداست. بخدا خسته شدم پیش شوهرمم خجالت میکشیدم... از طرفیم نمیذارن بریم میگن بمونیم. واقعیت منم ادم دل رحمی هستم میگم خانوادم اینقدر واسم زحمت کشیدن دلم نمیاد ناراحتشون کنم میترسم اهشون بگیرتم... میدونمم اگه بهشون بگم اینقدر نیایین و برین باز ناراحت میشن چون ما کرایه هم نمیدیم که.... اصلا موندم توش بخدا که چیکار کنم..
واسه حل گره های زندگیم یه صلوات میفرستین .اللهم صل علی محمد وآل محمد وقتی تو امضاتون میزنین صلوات من میفرستم براتون فقط حال ندارم اعلام کنم😄❤ من مطمئنم خونه ام سه تا اتاق داره با یه حیاط که توش حوض داره تابستونا میخوابیم داخلش😍و یه آشپزخونه ی بزرگ و خوشگل من تو اون خونه نفس میکشم وخوشحالم و بچه هام سالم وسلامت بزرگ میشن من مطمئنم خدایا کمکم کن 😍یا نُورُ یا بُرْهانُ، یا مُبینُ یا مُنیرُ، یا رَبِّ اکْفِنی الشُّرُورَ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسأَلُکَ النَّجَاهَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ❤️بسم الله الرحمن الرحیم اَلحَمدُللهِ الّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب اَلحَمدُلله الّذی جَعَلَنی مِن اُمَّهِ محمد صَلی الله عَلَیه وَ آله اَلحَمدلله ِ الّذی جعلً رِزقی فی یَدِه وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدی النّاس اَلحَمدللهِ الّذی سَتَرَ عُیوبی وَ عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.❤️ ماشاالله ولا حول و لا قوه الا بالله❤️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.