البته این رو که میگم همیشه هم خندم میگیره هم خجالت میکشم هههههههههههههههههه
پیشاپیش ببخشید
هفته پیش 5 شنبه وقت آندوسکوپی داشتم
با شوشو رفتیم و چه قدر هم وحشتناک بود نمیدونم میدونید آندوسکوپی چی هست یه توضیح کوچیک اینکه به پهلو میخوابید و یه دوربین کوچک به همراه سیم از راه حلق وارد مری و معده میشه تا توی معده و اثنی عشر رو مطالعه کنند و در همون حال مریض بنده خدا مثل من اینقدر عق میزنه که جونش در میاد
در حین انجام این عمل من اینقدر عق میزدم که فکر میکردم الان میمیرم و دیگه حواسم به هیچی نبود و فقط پاهام خیلی تکون میخورد و به سمت بالا پرتاب میشد
خلاصه یهو دیدم شوشو اومد طرف من و پاهای من رو نگه داشت اولش فک رکردم دلش برای من سوخته برای همین من هم دستش رو گرفتم
وقتی تموم شد و رفتیم تو ماشین من از شوشو پرسیدم خیلی سرو صدا کرد و صداش زیاد بود ؟؟؟؟؟؟؟ منظورم صدای عق زدن هام بود
شوشو گفت اولی که ول کردی صداش زیاد بود دیگه به دومی که رسید اومدم پاهات رو گرفتم من میگی اون لحظه :l بعدش یهو زدم زیر خنده بعدش هم شوشو رو زدم که خیلی بدی .............
گفتم من اصلا متوجه نشده بودم خخخخخخخخخخخخ شوشو بنده خدا فکر کرده بود من حالیم میشده که داشتم ....
خلاصه برای مامانم تعریف کردم بنده خدا اینقدر خندیده بود که .....................
به هر حال اگر یه وقت کارتون خدای ناکرده به آندوسکوپی رسید حواستو باشه شوشو از اول پاهاتون رو نگه داره
*****ذهنم آشفته، خواب هایم پریشان، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ ! میزان همدردی ها هم با نظر !!! و تکرار پشت تکرار... *******