من کلا ام السوتیم
یه بار دانشگاه امتحان داشتیم ساختمون اصلی رو مرکز امتحان بود بسته بودن سلف سرویس دانشگاه رو برای مطالعه گذاشته بودن منم یه امتحانم 8صبح بود یکی دو گفتم این بین برم امتحان ساعت دو رو بخونم،من بودم و یه دختر با کلاس فقط
صدای سوت زدن اومد خیلی تحمل کردم ولی رو اعصاب بود هر چی برمیگشتم دختره رو نگاه میکردم که تموم کنه ول نمیکرد نگاهمم نمیکرد عصبی شده بودم و رو این زمان حساب کرده بودم طاقتم تموم شد گفتم خانم میشه سوت نزنی
چشماش گرد شد و گفت کی من؟من کی سوت زدم خلاصه یهوو دیدم اشپز سلف از پشت اوپن پا شد رفت نگو اون بوده چون نشسته بوده رو زمین نمیدیدمش