بچها من هنوزم عقدم نامزدیم پارسال بود وسط تابستون شوهرم ۶ تا داداش داره ولی اونروز هیچکس کمکش نکرد و یادش رفته بود دسته گل بگیر کیکم یادش رفته بودکل فامیلم مسخرم کرد هیج وقت یادم نمیره دختر عمم گفت واییی اصلا ترو حساب نکردن خیلی خوب میشه اگه زود قضاوت نکنیم خوب شوهرم دست تنها بود بنده خدا رفته بود شربت بگیره ماشینو گل زد خودشو ۱۰ دیقه ای آماده کرد الانم ک ۱ سال میگذره بیشتریا تیکه میپرونن
شمام بگید از اتفاقای بد اون روز
تا وقتی خاطرات خوب هست...چرا بد بگیم؟!
وایی بعد ارایشگره خیلی برنزه م کرده بود جای منم یجوری بود ک قشنگ آفتاب میزد تو صورتم خیلی بد بود
شکر خوردن
اینجور فقط انرژی منفی میگیره ادمو
تا خاطره های خوب و قشنگـ هست چرا بداش؟؟؟
مادرشوهرم براحنابندون حنا درست نکرد خنچه لوازم آرایشم برام درست نکرد.خیرنبینه
ببخشيد ولي اوناييكه اين حرفا رو ميزنن خيلي فرهنگشون پائينه
بعدشم همه دامادها تنهام كم پيش مياد خواهر بردارا دلسوزباشن، بايد خودتون مديريت ميكردين به همه كارت ميرسيدين
از اين به بعد حواست باشه برنامه بريز
هرچی میزنگیدم اقای دوماد بیاد دنبالم ج نمیداد🤦رفته بود گل بگیره... یجوری بود ک تو اتلیه قهر یودیم😁 محلش نمیذاشتم... عکسام مشخصه🤣
روز عروسیم روز تولد پدرشوهرم بود
بعد شام تو سالن کلا عروسی فراموش شده و تولد تبریک میگفتن!
شب عروسیم دعوا شد با گریه رفتم خونم 😭
ما خرید نامزدی میکریثدیم وسطه خرید زنگ زدن به شوهرم گفتن مادربزرگت مرد
اومدیم عروسی کنیم خالم مرد
بعد از فوت خالم اومدیم عروسی کنیم یه ماه قبله عروسی با شوهرم تصادف کردیم ترکیدیم
با صورت داغون شوهرم داماد شد و من با دست شکسته عروس😐
دوروز بعد از عروسیمم فامیلشون مرد😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
