احساس میکنم منو نمیخاد خیلی عوض شده خیییلی.
الانم جدا خوابیدیم بهش هم میگم چرا اینجوری میکنی میگه راحت ترم.اصلا در رابطه با تیپم نظر نمیده زشتی خوشگلی هیچی
.
گوشیشم گشتم چیز خاصی نیس ولی امکان داره زیر سرش بلند بوده باشه چون اولا خیلی وب بود
بزار فعلا تنها باشه داره مغزش رو خالی میکنه از تنشها
اخی😢عذاب اوره سعی کن بهش نزدیک شی باهاش حرف بزنی جدا خوابیدن هم همه چیزو بدتر میکنه اگه جواب نداد اونموقع بفکر چیزای دیگه باش
قرار نیست همیشه مهربون باشه ک بعضی اوقاتم حال نداره شایدم به خودت نمیرسی
طبیعیه بعد مدتی زندگی کردن با هم معمولی میشه رفتارتون با هم
حتی ارایشگاه هم رفتم اصلا اثری نکرده
اولا بدون من خوابش نمیبرد حتمادباید من پیشش بودم.صبحا سره کار میرفت همیشه از روم میبوسید.
ناهار یا شام درست میکردم تشکر میکرد ارایشگاه میرفتم تعریف میکرد در رابطه با لباسم نظر میداد کلا دیگه کاری بکارم نداره
الکی فکر خیانت نکن باشه
باهاش بشین حرف بزن ببین چیمیگه اگه گفتی چیه چرا اینطوری ....همون اول داد و بیداد کرد و نگفت
بدون یه درگیری بزرگ داره که به شما ربطی نداره و میترسه چون نتونه حلش کنه
به مردانگی و غرورش لطمه بخوره
اگه موضوع رو گفت فقط همدردی کن و اصلا و ابدا راه حل نده ....فقط بگو پشتت هستم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
