شوهرم مرد خوبیه اما گاهی یه کارایی میکنه ک شاخ در میارم . عرصه دعوا کردن رو هم نداره من باید به جاش برم دعوا کنم و فحش بدم و فحش بخورم . این دومین باره ک اینکارا رو میکنه...
چندسال پیش ک خونه پدرم زندگی میکردیم یه همسایه وسواسی داشتیم که به دم در خونه اش حساس بود این آقا هم هربار میرفت یجوری پارک میکرد ک عقب ماشین میمون دم در آون ...زن چندبار تذکر داد اما شوهرم محل نداد منم چندبار گفتم خواهش کردم ازش حتی گاهی پشت سرش میرفتم و ماشین رو دوباره میآوردم جلوتر ک دعوا نشه ولی بلاخره دعوا شد منم مجبور شدم از شوهرم دفاع کنم .کلی فحش خوردم و کلی هم فحش دادم . الان هم ک اومدیم تو خونه خودمون بازم داره همین کارو با یکی از همسایه ها میکنه . یبار دعوا شده و زن همسایه به تلافی کارای شوهرم اومد کالسکه بچه مو انداخت تو باغچه منم عصبی شدم رفتم کلی بهش بد و بیراه گفتم حتی نزدیک بود بزنم زنه رو ... امشب هم با اینک کلی باهاش حرف زدم و قسمش دادم به جون خودم و جون بچه ام باز ماشین رو یجوری گذاشت یکم ش جلو در اونا بود ... من جابجا کردم ک صبح دعوا نشه
واقعا از دست این کارا خسته شدم
خودم آدمی هستم که اگر صدساله هم با یکی همسایه باشم آزاری نمیدم ولی این آقا نه مردم آزاری میکنه .
تورو خدا بگید چیکار کنم خسته شدم از این کاراش