دوستان من یه سال و نیم هس ک عقدم خانوادم مخالف بودن با ازدواجم از وقتی هم که ازدواج کردم فقط و فقط بی احترامی کردن به من و نامزدم😔😔خانوادم وقتی من ازدواج نکرده بودم و مجرد بودم خیلی بهم ارزش قائل بودن خیلیییی یعنی هر چی میگفتم میگفتن چشم رو من خیلی حساس بودن از طرفی هم چون من دو تا داداش دارم و تک دخترم خیلی لوسم میکردن اینم بگم دلیل مخالفتشون فقط از لحاظ مالی بود یعنی وضعیت مالی نامزدم زیاد توپ نیست ولی فقیر هم نیست از یه سطح معمولی و شغل هم داره و بیکار نیست و خیلی تلاش میکنه برا زندگیمون حالا من خیلی بهش میگفتم که خانوادم اینجور دوسم دارن اونجور دوسم دارن الان پیش خودش فک میکنه من هیچ ارزشی برای خانوادم نداشتم و ندارم😔
البته خانوادمم خیلی به شوهرم بی احترامی کردن ولی اون بخاطر من هیچی نگفته هیچی!! کسی که تو شرایط من قرار گرفته میفهمه که چی میگم😔😔حرفمو هم به هیچ کس نگفتم حتی به شوهرم!!فقط اینجا میتونم درد دل کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.