دیروز مرخصی۹ماهه زایمان به اتمام رسید و امشب شبکارم.دختر۹ماهه ام رو دادم مهد.مربیش اس داده که دخترت تخت خوابیده نگران نباش ولی من هی میرم دسشویی گریه میکنم.خیلییی لحظه سختیه.خدا واسه هیچکس نخواد.از بدو تولدش تا دیشب همیشه کنارم و بغلم بوده.حالا امشب اون اونور شهر من اینور شهر.خانمهایی که باتکیه برپول همسر سرکارنمیرید و مدام پیش بچه تونید خداروشکر کنید.البته من درخواست مرخصی بدون حقوق کردم ولی موافقت نشد بدلیل کمبود نیرو.