سر همون ماجرایی که گفتم نمیخوام مهمونم تو خونم آشپزی کنه و اون لج کرد.ول نمیکنه نه اون نه شوهرم.امشب رفتن خونه مامانمو بهم زد بعد خالم که داشت میرفت خونشون برامون غذا آورد اینم باز شروع کرد که مگه ما نداریم مگه گداییم میگم اینهمه ترشی مرشی میاریم از اونجا مگه گداییم؟
چرا لج میکنی آخه من یه کلام گفتم دوست ندارم مهمون خونم بره تو آشپزخونه آشپزی کنه گفت خب منم اینو خوشم نمیاد