دخترم 7 ماهشه
از وقتی دنیا اومد با یه سری مشکلات روبرو شدم که یکم تقصیر شوهرم بود
افسردگی بعد از زایمان گرفتم
تا نزدیک 4 ماهگیش داغون بودم
فقط دلم میخواست از خونه بزنم بیرون و تنها نباشم
سر هر موضوع بیخودی با شوهرم دعوام میشد و قاطی میکردم
الان یکم بهتر شدم ولی بازم خیلی زود عصبی میشم
رابطمون یکم سرد شده
شوهرم عاشقم بود اما الان فک میکنم اونم مثل اوایل دوسم نداره
چون حتی حوصله ندارم به خودم برسمو لباسای خوب بخرم بااینکه پول هم دارم اما اصلا حال خرید ندارم......
هنوز به وجود شخص سوم عادت نکردی من همشو میزارم پای خستگی
افسردگی بعدزایمان همه میگیرن حالایکی کمتریکی بیشتر
هیشکیم جزخودت نمیتونه حالتوخوب کنه
اوایل همه خونه هاکن فیکونه بعداومدن بچه تاکمکم برگرده ب نظم اولیش طول میکشه ولی بابداخلافی چیزی درست نمیشه
من وقتی شیرمیدادم میخواستم عالم ادموبکشم شیزخشک ک خوردشدم مثل سابق
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
افسردگی بعد زایمانت طولانی شده عزیزم چیز خاصی نیست فقط پیش روانپزشک برو
منم همینجوری بودم
تا یسال بعد که برگشتم سر درسم خوب شدم
من تو بارداری اینطور شدم
ولی نترس هممون همینجوری شدیم خخخخخ شوهرم میگف عین یه ببر ماده اناده به حمله شدی😂😂😂
واااازاون حرفابودا
من شیرخشک روباهیچی عوض نمیکنم مهم حال خوب خودمه من وقتی حالم بدباشه دیگ مادرخوبیم نیستم واس بچم
البته براخودم این مثالوزدم شماک مشکل نداری ک هیچی ولی من چون شیرنداشتم همش گریه والرری واین داستانابودعصبی میشدم گذاشتم کنارراحت شدم
منم سر اینکه شیرم دیر اومد خیلی ناراحت بودم
بعدش سر اینکه بچم چون شیرخشکم خورده بود سینمو بد میگرفت
حالا الان یکم بهتر شده
ولی اون موقعها واقعا خیلی داغون بودم
حتی کسی میومد خونمون اخم میکردم و حال نداشتم
