مادرشوهر منه که..کلا فازش معلوم نیس اون دفعه رفتیم خونشون دوساعت سلام دادم برنگشت جواب بده به ظرف شستنش ادامه داد منم ریلکس رفتم رو مبل نشستم بعد ده دقیقه خودش اومد دوباره سلام و روبوسی کرد خله
واسه منم اینطوری شده استقبالم نمیومدن تازه لم میدادن رو زمین با خواهرسوهرام من مث اسگولا میرفتم جلو دست میدادم یعدا یاد گرفتم هرکی اوند استقبال دست میدم هرکیم نیوند از دور سلام میدم