2410
2553
عنوان

جریان این تاپیکه چی بود راجع به دنیام همسرم چیشد بود

| مشاهده متن کامل بحث + 974 بازدید | 55 پست
تو تل هستی؟

نه فک کن یک درصد کلا از مجازی دور شدم یا وجود بچه 


همینطور ک ما دهن مونو بستیم و در مورد شما قضاوت نمیکنیم شماهم حق ندارید در مورد سن ازدواج و تحصیلات من نظر بدید شما اگ بیل زن اید یه بیلی به باغچه خودتون بزنید .خود خدا هم ممنوع نکرده ازدواج تو سن پایین رو حضرت فاطمه هم ۹ سالگی ازدواج کرده ادمی ک از زندگی راضیه رو نرنجونید با حرفاتون ...بذارید یه یاد خوب ازتون بمونه🙂😏
نی نی یار ۵  من کاره ای نبودم خودت شاهدی خدایی😐😂

نباید اصلا باهاش بحث میکردی

مسافر: مادر وینستون داری؟                                        گیلانه: پسر جان تو دکه ست خودت بردار.                      مسافر: ارزون نشده؟                                                   گیلانه: چی ارزون شده جز جون آدمیزاد...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

یک شوهر ندیده اومده بود میگف دنیا همسرم شوهرت فدای شوهرم شه بره جهنم 😂 در این حد*خل


واقعا ؟🤭  چه سطح پایین 😅😅

یه معلم دینی تو دبیرستان داشتیم ، میگفت اگه یه مرد تو خیابون صداتون کرد ، نگین بله ! بگین  هان .  شاید همون لحظه داشته صیغه میخونده!                                                        اون اولین درس زندگیم بود ..😂🤭
سر چی

سر این 

میگفت چرا با شوهرت اشتی کردی شب بغلش خابیدی تو دوروغ گدیی😐

میگفت از زنایی که دعوا میکنن شب بغل شوهرشون میخابن حالم بهم میخوره و این حرفا

به زودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود 😁 به مدت نهههههههه ماه 😜 ورپریده میای این ماه تو شکمم یا خودم بیام با چک و لگد بیارمت 😫 
2456

هیچی عشق دنیام همسرمو و فدای عشقش کرد😐😐😐اه اه..مثل بچه ها بود

فرزندم، دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم....
نه فک کن یک درصد کلا از مجازی دور شدم یا وجود بچه 

والا تو تل باشی بهتر از این فضای متشنجه که 

پایین توضیح دادم

به زودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود 😁 به مدت نهههههههه ماه 😜 ورپریده میای این ماه تو شکمم یا خودم بیام با چک و لگد بیارمت 😫 
سر این  میگفت چرا با شوهرت اشتی کردی شب بغلش خابیدی تو دوروغ گدیی😐 میگفت از زنایی که دعوا می ...

فقط چهارم 👌😆

کلینیک زیبایی تو تهران بدون تبلیغات میشناسین بگین
2714
سر این  میگفت چرا با شوهرت اشتی کردی شب بغلش خابیدی تو دوروغ گدیی😐 میگفت از زنایی که دعوا می ...

اينجا ديگه بايد كلا فرمون زندگيتو بدي دست بعضيا😂

بدون امضا/بدون تاریخ    برو همین الان نقدش کن    ک*خل چک بی امضارو خر نقد میکنه که تو میخوای بری؟؟😐 دیوانه ام و با‌هیچکسم میل سخن نیست :/
سر این  میگفت چرا با شوهرت اشتی کردی شب بغلش خابیدی تو دوروغ گدیی😐 میگفت از زنایی که دعوا می ...

این بشه تجربه دیگه درباره مسائل خصوصیتون اینجا حرف نزنین

هر چه اید به سرم  باز بگویم گذرد                                     حیف ازین عمر     که با می گذرد، می‌گذرد    💔💔
هیچی عشق دنیام همسرمو و فدای عشقش کرد😐😐😐اه اه..مثل بچه ها بود

تو تاپیکش میگفت اونایی که شب کتک خوردن دستا بالا😐

به زودی در این مکان تیکر بارداری نصب میشود 😁 به مدت نهههههههه ماه 😜 ورپریده میای این ماه تو شکمم یا خودم بیام با چک و لگد بیارمت 😫 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز