2726
عنوان

خیانت و ترس از تنهایی...

| مشاهده متن کامل بحث + 644 بازدید | 73 پست

قبلا محیط براش جور نشده بوده که بخواد خودشو نشون بده کدوم سمتی هست وقتی تو همچین محیطی قرار گرفته تمایلات واقعیش رو نشون داده، اگر به این رویه بخواد زندگیش رو پیش ببره ارزش ادامه دادن نداره، اینقدر هم تنهایی رو برا خودت بزرگ نکن که بخوای غول ازش بسازی، تنهایی شرف داره به زندگی ای که یه لحظه آرامش توش نباشه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

ولی من حس می کنم همسرت چون قبلش سمت این چیزا نرفته به اصطلاح قبل ازدواج عشقو حالاشو نکرده جوونی نکرد ...

خب ینی گیر ندم ، آخه نمیشه که ، پس حق من چی میشه این وسط 😔

چشم خوردن الکیه.تا کی خرافات.بعضی آدما نمک نشناسن.بلانسبت شما سگ بهش نون بدی تا اخر عمر یادش می مونه ...

چشم که هست حتی آیه و حدیث هم داریم براش ، اما اینکه هر چیزی از چشم باشه نه ، خدا مشکل همه رو حل کنه انشاءالله منم بینشون.

2728
همه شوئخوندم بنظرم شوهرت اعتماد بنفسش از دست داده میخواد با نشون دادن خودش به مردم خودش ثابت کنه متا ...

خودش اصلا نمیاد ، هرچقدر اصرار کردم راضی نشد ، حالا خودم میرم ببینم چی میگه .

من خوندم همه صحبت هات رو

راستش من خودم آدم مقیدیم همسرمم همین طور

شوهر من اینستا نداره ولی یه شیطنت هایی اش دیدم ببین اول از همه بهت بگم با شوهرت دوست باش. یه علایق مشترکی پیدا کن با هم انجام بدین

حتما پیدا می کنی. ببین انقدر شوهرمن رفیق باز بود که خدا می دونه ولی الان اصلا. ترجیح میده بیاد خانه تا با دوستاش

نمیگم خیلی محبت بی خودی بکن چون تازه جو گیر میشه فک می کنه چه خبره ولی با محبت و مهربونی و زبون خوش همه چیز درست میشه

بعدم ببین شوهر من آدم مذهبیه خودمم همین طور ولی لزوماً تفریحاتمون گلزار شهدا و شاه عبدالعظیم نیست من تا الان یه بار رفتم کلا گلزار شهدا 

انقدر کنترلش نکن که بدتر و بدتر میشه

باهاش جدی صحبت کن بگو که ممکنه ترکش کنی اگه ادامه بده و بگو که خیلی دوسش داری

می تونم بپرسم چند سالتونه؟

انگار دعا گرفتن واستون

مامانم که خودش اصلا سراغ این دعانویسا و اینا نمیره یه بار رفت گفته بود بهش یکی داره مدام درموردشون حرف میزنه حالا یه دعا داده دارم انجام میدم ولی فایده نداشته 

نمیدونم اصلا خودمم موندم که چرا اینجوری شد ، از یکی دونفر شنیدم که احتمالا چشم خوردین چون خیلی باهم ...

به خدا  درست میشه فقط تلاش کن برای اینکه از این حالت درش بیاری البته اگه خیلی دوسش داری

زندگی مال شماست بر سعی کن حفظش کنی 

محکم باهاش حرف بزن اون میدونه تو ولش نمیکنی خیالش راحته.چند روزی برو خونه بابات.بگو نمیخوامت دیگه اگ ...

نه بجه که نه خودم دوس داشتم از اول نه اون. دو سه بار بعد از یه دعوای مفصل خواستم برم نذاشت ، گفت میخوای ابرومو ببری نمیذارم ... ولی فکر میکنم باید این کارو کنم چون به قول شما خیلی مطمئنه از موندن من 

اره متاسفانه- به خیال خودش که داره جبران میکنه کمبوداش و اینجوی-تو ذهنش حس اینکه منم خوبم خواهان زیا ...

آره جلب توجه کسای دیگه و از دست دادن توجه و محبت همسرش...

من همه صحبت هات. رو خوندم خیلیم ناراحتت شدم عزیزم شما که این همه باایمان ومعتقدی چرا از قران کمک نمی ...

باور کنید خیلی راه ها رو رفتم و میرم ، خیلی یس میخونم ، حدیث کسا و زیارت عاشورا ، تو خونه قران میذارم ، اما انگار که سنگ شده باشه به هیچی واکنش نمیده ، رفیقاشو دوستاشم میگن که بابک چرا اینقدر عوض شدی اخه

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730