سلام دوستان من چهار روز پیش با شوهرم بحثم شد گفت برو خونه مامانت من نمیخوامت منم اصلا حوصله نداشتم اصلا اون روز حالم بد بود اومدم خونه مامانم . دیروز متوجه شدم باردارم الان نمیدونم چیکار کنم و چی بگم که بیاد دنبالم یا اگه واقعا میخواد جدا شیم تکلیفم روشن بشه . هشت ماه بود منتظر بودم باردار بشم هرروز ارزو میکردم باردار باشم ولی روزی که همه چی خراب شد باردار بودم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مشکل نداشتم ولی یکم اخلاقش تنده شوهرم هر ماه یه همچین داستانی داره سر یه چیز کوچیک بحث میکنه ولی من اهمیت نمیدادم و خوب بود زندگیم ولی فک کنم ب خاطر بارداریم حساس بودم اونروز