خواب دیدم توحیاط کلی ادم نشستن داریم قران میخونیم.. اونجا یادمه که مامانم گفت دخترم این کلمه چیه منم خوندم گفتم سوا هست. بعد که چای میدادن یه پسر یه سینی خیلیییی بزرگ رو ریخت رو بقیه اصلا انگارنه انگار همه ساکت نشسته بودن. بعد زیارت عاشورامیخوندن نصفشون بودن گفتم منم از اولش بخونم. بعد دیگه پاشدم تعبیرش چی میتونه باشه