نه فقط بشین هیچکار نکن درحد سفره انداختن با جمع کردن طرفم نشور البته اگه کم میری اونجاها
منکه از همون اول مادر شوهرم و شوهرم عادت دادن وقتی میرم اونجا ظرفا را من بشورم...من خرم هنوز ک هنوزه وقتی میرم ظرفا فقط پا منه اگه خواهر شوهرمم باشه اون میاد باهم میشوریم...
منکه از همون اول مادر شوهرم و شوهرم عادت دادن وقتی میرم اونجا ظرفا را من بشورم...من خرم هنوز ک هنوزه ...
کم کم شروع کن و نشور نه اینکه یدفعه قطع کنی ک صداشون دربیاد مثلا یبار بشور دوبار نشور بگو کمرم درد میکنه پام درد میکنه دستم درد میکنه بالاخره به بهانه ایی بیار کم کم چشمشون عادت میکنه منم اسکول بودم اولا اگه طرف نمیشستم همیشه شکایت میکرد وقتی حامله شدم دیگه نشستم تا الان ک بچم شیش ماهشه به بهانه بچه نمیشورم دیگه ب من چه البته من خیلی دیر به دیر میرم مهمون حساب میشم دیگه ولی اگه شما زود زود میری مثلا هفته دوسه بار باید بشوری دیگه اخه مهمون حساب نمیشی
همه سیاه سفیدا قشنگن مثه پانداها..... برف لای موهات...... چشمات....