من گاهى خنگ ميشم و عاشق خنگ بازياى خودمم😪..
يه بار تو زمستون برقا رفته بود،اداره بودم و يه ساعت مونده بود وقتمون تموم بشهه...ديگه گفتيم برق نيست نميتونيم انگشت بزنيم زودتررررر بريم خونه...آقا پا شديم كه بريم برقا اومد ولى همكارا گفتن ديگه بريم،منم رفتم سر دستگاه كه انگشت خروج بزنم،،انگشت زدم همكارااا هاج و واج نگام ميكردن😂😂گفتم اِوا اشتباه شد😂😂هممون برگشتيم سر كارموون