بچه ها ما يه دوست داشتيم خانومش تو كار دعا و آيينه بيني بود ميگف موكل داره بعد اينا يه زن وشوهر تنها بودن ك تازه ازدواج كرده بودن
یه بار هم برا خودم چای ریختم گذاشتم رو میز رفتم اتاق برگشتم دیدم استکانه نیس بالا پایین کردم خونه رو اعصابم بهم ریخت روی فرشا روی میزها توی کمدا نبود که نبود
بعد نیم ساعت داشتم راه میرفتم یهو دیدم استکانه زیر پامه ریخت رو فرش و سرامیکا دیدن چای بریز رو سرامیک لکه زرد و قهوه ای ایجاد میکنه بعد خشک شدن؟ بعد نیم ساعت اومدم با دستمال زمین و پاک کنم دیدم سرامیک و فرش تمیزن بدون کوچکترین لک
يه شب ك رفته بوديم خونشون همسر منو و دوستش ك ميشه شوهر اون خانومه رفتن بيرون ما هم نشسته بوديم گرم صحبت ك يهو ديدم صداي آب از حمومشون ميان
من اول فك كردم شوهرش اومده وقتي ما رفته بوديم تو اتاق بعد گف چيزي نيس نگران نباش خودش رفت تو حموم و يه چيزي گفت اومد بيرون
کلا قصدشون درمورد من فقط اذیت و آزار این مدلیه وگرنه نمیترسونن منو فقط رو اعصابمن کسی دعا یا روشی بلده که بتونم دفعشون کنم؟؟؟و بخونم و دور و برم پیداشون نشه؟
بنام خدا وحشتناک ترین خاطره من بر میگرده به هجوم آوردن خونواده شوهر بدون خبر نصف شب پشت در با دوتا ماشین شام نخورده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
