بياييد از خاطرات ترسناك يا ماورايي خودتون يا اطرافيانتون ك شنيديد يا تو نت خونديد بگيد يه كم سرگرم شيم
یوهاهاهاااااا 👻👻👻👻
خودم یه بار تنها بودم رو تختم دراز کشیده بودم دوسه بار شنیدم یکی مبلامون و رو سرامیک میکشه فهمیدم کار کیاس ولی سعی کردم به صدا توجه نکنم و بخوابم
من بگم؟
من از بس تو تاپیکای ترسناک شرکت کردم داستانام ته کشیده😂😂😂
نميدونم جن بود واقعايانه ياشايدتوهم خودم بوده
ولي يادمه يه بارحدودا٥-٦سالم بود توپذيرايي درازكشيده بودم
خونه ماطبقه دوم بود يه درخت بلندم جلوي پنجرمون بود
بعديادمه يكي رودرخت نشسته بود صورتشوچسبونده بودبه شيشه
هنووووزم بهش فك ميكنم اشكم مياد😭😭😭😭
مامانم حموم بوده زیر دوش که کف سرشو میشوره چشماش بستس وقتی باز میکنه میبینه یه بچه چهارزانو داره از کف حموم رد میشه میره پشت پرده. قسم میخورد گفت با چشای خودم دیدمش ولی رفتم پشت پرده گشتم چیزی ندیدم
یه بار وارد آشپزخونه شدم دیدم شیر سماور و باز کردن و روی میز و فرش و همه جا آب بود کلا خرابکاری کرده بودن قصدش فقط اذیت و آزاره
خونه مامانم اینا،شبا از سقف صدا میومد،انگار چند نفر راه میرفتن،مامانم مدام آیت الکرسی میخونه،تموم شد،دیگه نمیان
انقد بگید تا منم ببینم دیونه شم .
از خدا بترسید😢😢😢
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
