[QUOTE=105490649]شغل آزادیعنی چیکارمیکنه منم وقتی ازدواج کردم شوهرم دانشجوبوددرسش که تموم شد کاری پیدا نکرد مجبورشدبر ...[/QUOTE کاش پدر ومادر من این همه سختگیری واسه ازدواجم داشتن بعد از ۱۹سال زندگی شوهرم هنوزم دنبال کار خوبه
عزیزم روایت داریم پدرومادراگرکافرباشن هم نبایدآزارشون بدیم چون حق به گردنمون دارن وخدای ناکرده نفرین پدر بیشترمیگیره حتی تامادر...
شمازیادسربه سرشون ندارجوابشونونده سعی کن یک چندروزی کم ببیننت توی اتاقت باش اگه میدونی پسره واقعا لیاقتتوداره ومردخوبی میشه برای زندگیت سعی کن با دادوبیدادحرفتوبه پدرومادرت نگی چون بدترمیکنن بیشتر سعی کن خودتو به غذانخوردن ومریضی بزنی شایدبهترباشه ازاینکه باهاشون کل کل کنی.ولی بخاطر ازدواج بایک پسرغریبه دل اونارونشکن هیچوقت.
مادرتونم مخالفه؟
روانشناس ب من گفت بچه ها تو این سری مسایل دو دسته میشن ی عده خوششون میاد با خودشون ور میرن و برا بقیه میگن ی عده هم بدشون میاد و عصبی میشن و اثر خیلی بدی برا روحشون داره من تا کلاس پنجم حتی از درخت ها هم متنفر بودم اخه من شب خواب بودم فهمیدم بابام رفته پیش زنی ک مهمونمون بود تو اتاق خوابیده بود حتی از اون اتاق هم متنفر شدم
من پدر و مادرمو نفرین کردم.
الهی اون روزی بیاد که محتاج من بشن و بفهمن من چی کشیدم و بی کس کاری چقدر سخته
پدرم همیشه میگه کارنکرده بخوری عزیزم دست به هرچی بزنی طلا بشه بری زیارت کربلا ولی نمیدونم چرا دس به طلا هم میزنم خاک میشه در حسرت یدونه مشهد رفتنم ای خدا 😥😥
مامانم اگر چیزی برخلاف میلش باشه نفرینم میکنه
بابامم کلا از من خوشش نمیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 روز پیش
2 روز پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
