2410
2553

تیرماه 96 از شوهرم خیانت دیدم.  اونم خیلی بد. رفت با یه پیرزن متاهل  رابطه برقرار کرد. اولش نمیخاستم جدا شدم ولی رفتم زنه رو دیدم و باش حرف زدم اومدم جفت پامو کردم تو یه کفش که یا طلاقم بده یا میرم همه جا میگم چ گندی زدی. حالا بماند ک چه ها کشیدم و چه روزگار گندی داشتم تو اون روزا ولی در نهایت راضی شد ک با شرط اینکه مهریه امو ببخشم و دخترمو بم بده طلاق بگیریم. دخترم اونموقع 6ونیم سالش بود.... 

مرداد 96 طلاق گرفتیم. کلا دو هفته طول کشید زوند طلاقمون


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2456
2714

وقتی طلاق گرفتم انگار رو ابرا بودم. دخترم پیشم بود. کار میکردم و ب دخترم میرسیدم و باهم عشق میکردیم.  تا اینکه دخترم شد 7 سالش و باباش ازم گرفتش😔

چون تو طلاقنامه ب جای حضانت نوشته بودن حق ملاقات برای مادر از شنبه تا چهارشنبه. 

کابوس اون روزای اول ک دخترم ازم دور بود هنوز شبها آرومم نمیزاره. 

پیش خودم امیدوار بودم که چند وقت نگهش میداره و خسته میشه دوباره میده ب خودم بچه رو.... 

ولی اون رفت ازدواج کرد و شرطشم برای ازدواجش این بوده ک بچه رو باید نگه داره زنه... 

وقتی طلاق گرفتم انگار رو ابرا بودم. دخترم پیشم بود. کار میکردم و ب دخترم میرسیدم و باهم عشق میکردیم. ...

باید همون موقع تعهد محضری بابت حضانت دخترتون میگرفتین ازش 

کاش همین الان خدا میگفت هرچی تو بخوای .

چه مرد اشغال کثیفی بوده چه قالتاق خیانت کرده مهریه رم نداده بچه رم برده خودش میدونسته بچه تا هفت سالگی حضانتش بامادره براهمین گفته بچه رو میدم مهریه نمیدم چقد سادگی کردی دختر

جاوید عشق مامان
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687