تقصیر اون بود..ساعت 1ظهر رفت یه شر دیگه که3 ساعت راهه..خیلی که طول میکشید کارش باید ساعت 11اینا میرسید خانه..زنگ زدم چنبار هی گفت هنوز اونجام..ساعت 5ونیم صب رسید..منم یه دعوای شدیدی راه انداختم..فردا باغ خواهرم دعوتیم اونجام 3ساعت راهه اگه بخوایم بریم باید امشب بریمکه فردا اونجا باشیم..از طرفی اونم حق به جانب شده و ناهار نخورد الان رفت بیرون..منم که چون تقصیر اونه غرورم نمیکشه برم برا اشتی،برمم صدرصد چون میدونه دلم میخاد فردا برم بخاطر اونه و آشتی نمیکنه که اونجا هم نریم...دلم میخاد بریم فردا..اگه نریمم خانوادم میگن چی شده اینا نیومدن..از طرفی هم خودش کلا چون حسوده حالا بهانه داره که نریم دور هم نباشیم خانواده من..اگه مامانشم بشنوه که رفتیم حسوده میترکه از حسودی..شوهرمم میدونه مامانش ناراحت میشه از خداشه نریم
شهر
اخه الان وقت دعوا بود😐
میزاشتی بعد برگشتن از باغ😑
تو ک میدونسی میخوای بری با سیاست امروز طی میکردی فردا تلافی دیر اومدنشو در میاوردی😎
یه طوری بهش برسون ک فردا مهمونیت
ب روی خودت نیار وسایلتو جمع کن با دلخوری و شب ساعت چند میخایم حرکت کنیم ببینم چی میگه حرفش چیه؟
شما که میدونستی برنامه باغ رفتن داری فعلا صبرمیکردی دعوا نمیکردی
خب دیگه شما که اخلاق شوهرتو بهتز میدونستی نباید دعوا راه مینداختی گاهی باید بخاطر منافعت از خیلی چیزا بگذری نفع شما هم در سکوت بود
عزیز من توکه میدونستی اخلاق شچوهرتو چرا دعوا راه انداختی؟؟
بگو ابجیت یا شوهرش زنگ بزنن بگن چرا نمیای پس نگران شدیم تو رودربایستی بمونه بیاد
بهش بگو من دوسدارم فردا اونجا باشم ، پاشو حاضر شو کم کم بریم . اگه نیومد اژانس بگیر برو حسابی هم کیف کن .
مگه الواتی رفته بود خو کار داشت دیه
الکی بگو کنسل شد.بعد ک اشتی شد.گوشیتو بردار بگو.ااااا چی شد دوباره میخوایم بریم.بعدم برید😳😳😳😳
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
