چراااااااا
حسوده
خب میخوای بیشتر توضیح بدی؟
حتما نمیخواد شما باهم رابطه داشته باشید.
چندروزپیش باجاریم ب درخواست خودجاری رفع کدورت کردیم هستین ادامشوبگم
همینجوری ان دوس دارن جاری ها باهم بدباشن مال من اعتقاد دارن اگه جاری ها باهم خوب باشن حرف میبرن میارن بین دوتا داداش رو خراب میکنن
روزی ک عقدکردم همین خواهرشوهرم اومدبهم گفت جاریت حسوده و ازتوخوشش نمیاد
منم ازهمه جابیخبر باورم شد
کلی پشت جاریم حرف زدو هرچی بودونبودبهم گفت
گفت جاریت پشت سرت اینوگفته اونوگفته
کاری کرد ک ماباهم سرسنگین شدیم و قهرکردیم بدون اینکه بهم حرفی زده باشیم
خلاصه دوسالی منوجاریم باهم قهربودیم
ینی جلورو بهم سلام علیک داشتیم ولی سعی میکردیم همونبینیم ازهم قایم میشدیم جایی ک اون بود من نمیرفتم
اماخودم ب چشمم هیچ بدی ای ازش ندیدم
ادمارو خودت بشناس به تعریفی که بقیه ازشون میکنن اعتماد نکن
تا اینکه چندروز پیش جاری اومدخونم بعددوسال وکلی حرف زدوگفت من دوست دارم بخدا من هیچوقت ازتوهیچ بدی ای ندیدم بیاباهم خوب باشیم اومدم بگم اگ ناراحتی ای هست تمومش کنیم
خب
منم خوشحال شدم گفتم منم هیچ بدی ای ازت ندیدم ونشنیدم
دیگه نگفتم ک خاهرشوهر چیا بم گفته ازتو
خلاصه امروز ب خاهرشوهرم گفتم اومده خونمون ورفع کدورت کردیم
اونم یهو رنگش پرید و عصابش خورد شدوپاشد رفت جوری ک مامانشم فهمید
حسوده
چه خوب
