شوهرمو میگم
طرز لباس پوشیدنش خیلی بده با اینکه خوب کار میکنه و خدا روشکر دستمون ب دهنمون میرسه ولی به قیافه خودش نمیرسه
اگه کنار من ببینینش فک نمیکنین شوهرمه
پیرهن روشن اینقد بهش میاد ولی نمیپوشه فقط تیره
تازه شلوار و پیرهنشو خودم سایزشو میگیرم میرم میخرم از بس درگیر کارشه نمیره
تو خانواده اش تو داداشاش این اینجوری هستش اونقد دوست دارم مثل داداشاش باشه
خودم خسته شدم احساس میکنم زیاد پیش برم و گیر بدم بهش حس مادرانه میشه
خودش وقتی بفکر نیست چیکار کنم من
😔
وقتی خودت میری میخری براش همونو میپوشه ؟ پس ایراد از سلیقه خودته خو
هروقت لباس خوب میپوشه با تعجب بگو چقدر جذاب شدی یا انقدر به خودت برس از رو بره نتونه شلخته کنارت راه بیاد
مثل شوهر منه...نصف دعواهامون بخاطر این بود دیگه ولش کردم
لباسها رو جلوی دستش نذار خودت هر شب یه دست ست کن بگو این برای فردا
از رنگهای خیلی روشن شروع نکن که مقاومت نکنه کم کم مثلا به بهونه مهمونی و اینا رنگ روشن تنش کن الانم که تابستون تموم شد خود به خود وقت رنگهای تیره و گرمه زیاد به رنگ روشن گیر نده
باهاش سرد باش باهاش بيرون نرو مجبور ميشه درست بپوشه ! توام لباسايي بپوش كه اون اصلا دوست نداره ! اعتراض كرد بگو منم مثل تو لباسي ميپوشم كه دوست نداري و به نظر و علاقت اهميت نميدم
بگیر بسوزون تیره هاشو😑😑😑😑
