فکرمیکنی همه حرفاش روگوش میدم؟مثلایکیش اینه تومراسم عروسی بودمن یه شال نازک وبایه چرم تنم کردم ازروی لباس شبم گردنم معلوم بودبرگشت گفت خودتوبپوشون گفتم همسرم منواینجوری آورده تااینجااینجوری هم منودیده اون مشکلی نداره شمابهتره به دخترتون بگیدکه یه ساپورتی چیزی بپوشه که پاهاش زیادی بیرونه .نه برداشت نه گذاشت گفت اون مجرده توچی؟زشته .منم گذاشتم رفتم پیش همسرم
ببین فردا که رفتی لباسا رو پسش دادی در ادامه بگو شوهرم گفته هر وقت میبینتتون اعصابش به هم میریزه از رفتارهاتون و گفته بهتون بگم بهتره ارتباط نداشته باشیم چون ارامششو به هم میزنید و حس میکنه میخواید زندگیمونو از هم بپاشید و دخترتونو غالبش کنید
پس لطفا به خاطر احترام خودتون هم شده دیگه سراغمون رو نگیرید والسلامم
از این به بعدم اومد خونت یا زنگ زد و ... اصلا اصلاااا جواب نده بهش و درو کلا باز نکن روش چه همسرت باشه خونه و چه نباشه
وایییی تو فکر جاریم بودمااا که خواب از کلم پرید
تاپیک تو کلا جاری رو از یادم برد😂
الان دوست دارم برم عمه شوهرتو خفههه کنم با دستای خودم😠😠😈😈
شایدباورت نشه زنگ زده خونه مادربزرگ من گفته یکم نوه ات رونصحیت کنیدمن به مادرش نگفتم اخه واسه مادرسخته اینکه کسی ازبچه اش انتقادکنه نوه شماخیلی به بزرگترای فامیل مابی احترامی میکنه .مادربزرگمم گفته چجوریه توخانواده خودمون تنهانوه ایه که هرچی بزرگترابگن چیزی نمیگه احترامشون رونگه نمیداره واسه شمابی احترامی میکنه .اونم تلفن روقطع کرده بوده
فکرکنم جاری داشتم یاخواهرشوهراینقدربدنبودکه عمه خانوم گیرمیده به ما.نامزدبودم تاشنیده بودهمسرم حق طلاق وحق اشتغال وتحصیل و....روداده انگارآتیشش بزنن من طبقه بالابودم خونه مادرشوهرم صداش میومدمیگفت دیگه چی دختره همه جوره داره این پسرروگول میزنه داره ازاین سادگی پسرمون سواستفاده میکنه تاخواستم برم پایین همسرم گفت تووایسافقط ازبالانگاه کن رفت پایین گفت ساده نیستم عاشقم زن گرفتم نه برده .دوست دارم بهش همه جوره بهابدم زندگی خودمه زن خودمه ماله خودمه دوست دارم اینجوری باهاش رفتارکنم شمامشکلی دارین؟عمه خانومم هیچی نگفت سریع گذاشت ازاونجارفت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
