مادر و پدرش از پا افتادن تقریبا خواهر شوهرم ندارم کلا هر وقت خونشون میرم عقم میگیره بوی بد میاد هجه جا کثیف همه چی ولو ی وضعی...
شوهر خودمم ی سره دستش تو دماغش روم نمیشه بگم دست نکن تو دماغت جگرم در اومد بعد جلو من میتدازه دماغش کنار اه 🤢لقمه با دستس بهم میده چون میخام ناراحت نشه میخورم هزارتا عوق میزنم دیشب الویه درست کرد لقمه کرد دستاشم شست ولی هرلقمه میخوردم عوق میزدم ب زور با آب پایین میدادم. .