دقيقا سع مليون دادم رفتم كلاس نازك دوزي نميدونم چي پيش خودم فكر كردم دست و پاشكسته يچي ياد گرفتم بعد هفته پيش يكي از اشناهامون معرفيم كرد يه مزون كه برم دستم راع بيفته!!! زنه گفت تو واسم كار كن منم كار يادت ميدم تا خوب كه ياد گرفتي بهت حقوق ميدم منم گفتم اصلا حقوق واسم مهم نيس اونم گفت من شريكم داره جدا ميشه تنهام دنبال يار ميگيردم و تو واقعا خيلي خوبي و باعث انگيزه ميشه يك هفته واسش وقت گذاشتم رفتم اومدم و كلي ايدع و كمك و راهنمايي كردم واسه جذب مشتري امشب زنه ببين واسم چي فرستاد؟؟؟ منه بدبخت كلي برنامه ريزي كردم كلي التماس شوهرمو كردم حتي يكي از كلاساي دانشگامو حذف كردم كه وقت بيشتري داشته باشم واقعا خيلي بهم برخوردع كل وجودم شدع بغض و خجالت از شوهرم!!! الان شوهرم ميگع زنه من عقلش كمه كار ميگيرنش بعد هر وقت بخوان ميندازن بيرون