احتمال میدم به زودی برام پیش بیاد با یکی که دعواوقطع ارتباط بودیم الان منافعی پیدا کرده تو ارتباط باهامون و گفته اشتباه کرده ام و احتمال داره بخواد معذرت خواهی کنه.خواریشونو نمیخوام ولی بی حرف هم این توهینارو پشت سر گذاشتن به اشتباه میندازدشون.از طرفی نگرانم که دوباره برگردیم سر خونه اول و دیگه هر تحریمی قائل نشن دوباره.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آره من همین اتفاق افتاد برام و هنوز که هنوز از سیاستش انگشت به دهنم که با اینکه کاملا مقصر بود همه تقصیر ها رو انداخت گردن من آخرشم گفت من آشتی کردم باهاش چون مقصر بودم
من یک زنم ...یک زن قوی که همه چیز دارم ...عشق... محبت... سرسختی...احساسات... غم... ترس....شادی.... نشاط...ناامیدی ...زن بودن ساده نیست...مادر بودن داستان نیست... من خودم می خوام داستان خودم رو بنویسم ...پس قوی می مونم و ادامه میدم 😇
یک سال و نیم عزیزم اون شخصی ک من میگم زندگیمو داشت ب هم میریخت و زاتا ادم حسودیه چیز خاصی ند ...
منم همینطوره.یعنی هرچی در چنته داشت ریخت وسط به شوهرم گفته بودچیزهایی از این میدونم که بهت بگم طلاقش میدی😶و گفتیم بگو یه سری جرت وپرت گفت.من میگم دشمن چو ازهمه حیاتی فرمانده سلسله ی دوستی بجنباند پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمن نتواند
آخه طرف من جاریم بود که خیلی دورویه..... مادر شوهرمو رو دستش می چرخوند. سر یک چیز بی اهمیت و توقع نابه جا با من دعوا کرد تو حاملگیم بعد همه جا گفت من مقصرم در صورتی که من خوشم نمیاد هر قضیه رو برای دیگران باز کنم.... خودشو مظلوم جلوه داد جلو همه اما کی بود که ببینه با من چه جور دعوا کرد و چه چیزایی گفت.... منم اصلا بلد نیستم حقمو بگیرم ضربه بدی خوردم
من یک زنم ...یک زن قوی که همه چیز دارم ...عشق... محبت... سرسختی...احساسات... غم... ترس....شادی.... نشاط...ناامیدی ...زن بودن ساده نیست...مادر بودن داستان نیست... من خودم می خوام داستان خودم رو بنویسم ...پس قوی می مونم و ادامه میدم 😇
آخه طرف من جاریم بود که خیلی دورویه..... مادر شوهرمو رو دستش می چرخوند. سر یک چیز بی اهمیت و توقع نا ...
منم جاری وبرادرشوهرمن.ولی من نگذاشتم مظلوم واقع شم.مادرشوهرم میخواست بعدش اوضاعو معمولی جلوه بدم ولی من سفت وایستادم؟ قطع رابطه کردم و همه جا رفتارهای زشتشونو گفتم.یعنی این دوتا گزینه فقط جلوی رویشان موند یا معذرت خواهی یا قطع ارتباط تا ابد.