دوران دبیرستان یه بار با دوستم تو حیاط مدرسه بودیم دیدم زنگ خورد منو دوستم دوییدیم برسیم کلاس من جلوتر بودم سریع در یکی از کلاسا رو باز کردم هول هولکی رفتم تو دیدم معلم داره درس میده همه تعجب کزده بودن من یهو اومدم تو . کلاسو اشتباه رفته بودم همه بچه ها میخندیدن وای مردم از خجالت معذرت خواهی کردم رفتم بیرون
ی بار دوستم ب خونمون زنگ زد گف بیا بریم بیرون گفتم ن من مسافرتم نمیتونم بیام////؛
بچه بودم همش توهم میزدم ساعت مچی دارم مثلا میرفتم بیرون الکی مچه دستمو نگاه میکردم یه بار که رفته بودم نونوایی تو راه برگشت سرعتمو بردم بالا هی ام مچمو نگاه میکردم مثلا دیرم شده بعد یهو یه آقایی گفت خانوم کوچولو ساعت چنده دیرت نشه نمی دونی تا خونه چطوری دویدم بعدم
دیگه هیچ وقت اون مسیرو نرفتم که مبادا چشمم به اون مرده بیوفته😑🤣
یه بارم استاد ازم سوال کرد من گفتم ها. وای ضایع شدم ترم اول بودم بعد کلاس استاد بهم گفت بیا بالا کارت دارم یکی میگفت من تو عمرم به بابام نگفتم ها منم بیشتر استرس گرفتم بعد دنبال استاد رفتم تو راه پله بهم گفت ترم چندی گفتم ترم اولم گفت یادت باشه با بزرگتر باید معدب صحبت کنی تکرار نشه وگرنه از کلاس اخراجت میکنم منم ترسیدم گفتم چشم استاد بخدا از بس ترسیده بودم از دهنم پرید چون همه میگفتن این استاد خیلی بد اخلاقه خیلی سختگیره جالبه ترم بعد همون استاد رو اخراج کردن خیلیا ازش ناراضی بودن به یه دختره گفت به پام بیوفت ازم التماس کن بهت نمره بدم دختره گفت به درک که نمره نمیدی درو محکم بست رفت کلا همه ازش ناراضی بودن منم اینارو شنیده بودم استرس داشتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
